مدیران عصر ظهور

خط مشی گذاری و مدیریت اسلامی

خط مشی گذاری و مدیریت اسلامی

آخرین مطالب
آخرین نظرات
پیوندها

۲ مطلب در مرداد ۱۳۹۴ ثبت شده است

امام زین العابدین علیه السلام: پیروی از حاکمان و کارگزاران دادگر، کمال عزت است (الکافی، ج1، ص 20).

امام باقر علیه السلام: خدا می فرماید: از مردمی که در قلمرو حکومت اسلامی و حاکمیت کارگزار عادل زندگی و از آن پیروی می کنند، به طور قطع در می گذرم و گناهانشان را می بخشم، اگرچه آن ملت در کارهای خود ظالم و بدکار باشند، زیرا زندگی در نظام عدل و انصاف مایه اصلاح امت و رجوع آن ها از ستم به دادگری و از سیئه به حسنه است (مفاتیح الحیاه، 1393، 446).


مقام معظم رهبری مد ظله العالی : از امام صادق علیه‌السّلام نقل شده است - علیالظاهر از امام صادق علیه‌السّلام است که ایشان حدیث قدسی را روایت میکنند - که فرمودند: «لأعذّبنّ کلّ رعیّة فی الاسلام اطاعت اماما جائرا لیس من اللّه عزّ و جلّ و ان کانت الرّعیّة فی اعمالها برّة تقیّة»  مضمون حدیث این است: اگر سررشته‌ی نظام یک جامعه به دست انسانهای فاسد و ناباب و ستمگر و منحرف باشد، حرکات مؤمنانه‌ی افرادی که در این جامعه هستند، به جائی نمیرسد؛ و اگر در آنچنان جامعه‌ای کسانی تسلیم باشند و از آن ستمگران اطاعت کنند، خدا آنها را هم عذاب میکند. البته در همین حدیث، عکسش هم هست: «و لأعفونّ عن کلّ رعیّة فی الاسلام اطاعت اماما هادیا من اللّه عزّ و جلّ و ان کانت الرّعیّة فی اعمالها ظالمة مسیئة»؛ که حالا اینها شرح دارد، نمیشود با همین ظاهر اکتفاء کرد.

خلاصه‌ی مطلب و جان مطلب این است که اگر چنانچه در یک نظامی، در یک مجموعه‌ای، در یک کشوری، در یک جامعه‌ای، حاکمیت و نظام، نظام الهی است، نظام عادلانه است، آن کسانی که اطاعت از این نظام میکنند، مورد عفو الهی هستند؛ ولو خطاهائی هم داشته باشند. شما میتوانید این را در مقیاس یک کشور، در مقیاس یک امت، در مقیاس یک جامعه محاسبه کنید؛ در مقیاس یک سازمان، مثل سازمان ارتش هم میتوانید این را ملاحظه و محاسبه کنید (بیانات در جمع فرماندهان نیروی زمینی ارتش، 1391/2/3)


در بیانات فوق الذکر به وضوح نگاه کل نگر به یک سیستم اجتماعی دیده می شود. الگوی عقلانیت اسلامی در نگاه به عالم و هستی و نظامات اجتماعی نگاهی کل نگر است و اسلام به طور قطع و یقین دینی اجتماعی است. بنابراین شاخص های ارزیابی نظام اسلامی نیز از سوی خرده سیستم هایی چون انسان های درون آن می بایست شاخص هایی کل نگر باشد. نمی شود انسانی که در فلان کشور استکباری که مصداق اتمّ آن امریکا است، زیست نباتی و حیوانی و حتی به ظاهر انسانی و مؤمنانه داشته باشد و با نگاهی فردگرایانه، خرد، و دون بدان زندگی راضی باشد (رضوا بالحیاه الدنیا و اطمانو بها ) و با همان نگاه عاقل (مردم برخوردار از عقل ابزاری) اندر سفیه، مؤمنان برخوردار از عقل جوهری را محکوم کند؛ که البته به ما خبر داده اند که اغلب اهل بهشت را ابلهان (عاقلان برخوردار از عقلانیت جوهری که در این دنیا محکوم به بلاهتند) تشکیل می دهند (اکثر اهل الجنه البُله).


توجه باید داشت که در الگوی عقلانیت اسلامی، آن حرکتی که ابتر است و آن حرکتی که بدون سرانجام است، حرکتی است که در یک ابر سیستم با جهت گیری غیر اسلامی صورت می گیرد، حال هرچقدر می خواهد آن حرکت به صورت فردی مؤمنانه باشد ولی برعکس اگر سیستمی با جهت گیری اسلامی و انقلابی، متشکل از معدود خرده سیستم هایی باشد که حرکت های درست و غیر مؤمنانه انجام می دهند به دلیل انکه در زمین آن سیستم اسلامی قرار دارند، آن حرکت به برکت نظام اسلامی ابتر نمی ماند.


به واقع باید خدا را به واسطه تنفس در نظام اسلامی شاکر بود که به موجب آن، عمر و زندگیمان در مختصات عقلانیت اسلامی برکت می یابد.


سؤالاتی برای تامل بیشتر و مشارکت در بحث:

چرایی جدا آمدن ایمان و عمل صالح در آیات قرآن کریم؛ نظیر الا الذین آمنوا و عملوا الصالحات....؟

آیا می توان بدون ایمان، عمل صالح انجام داد؟

پاسخ بدین سوال برای کسانی که در عرصه حکمرانی و مدیریت دستی بر آتش دارند از آن جهت اهمیت پیدا می کند که آیا مدیر می تواند در یک سیستم اسلامی از افراد غیر مؤمن استفاده کند، در حالی که آن افراد اعمال صالح انجام می دهند (حسن فعلی دارند ولی حسن فاعلی ندارند)؟

مختصات یک سیستم اسلامی غیر ابتر (بخوانید اثربخش یا مثمر- سیستمی که به اهدافش دست پیدا می کند) چیست؟

با توجه به این تاملات، حاصل بازاندیشی در معانی مفاهیم اسلام آمریکایی و اسلام ناب محمدی چگونه خواهد شد؟

شاخص های ارزیابی خرد و کلان یک نظام و سیستم اجتماعی با التزام به الگوی عقلانیت اسلامی چگونه خواهد بود؟

...

..

.

۳ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۲ مرداد ۹۴ ، ۱۶:۰۸
مهدی عبدالحمید

انسان در تلاش برای نیل به آینده بهتر، به حیات جمعی روی آورده و انواع سیستم‌های اجتماعی را برای توسعه تلاش‌های جمعی خود بنیان نهاده است. در این میان، حکومت به منزله‌ی یکی از پیچیده‌ترین سیستم‌های اجتماعی، مترصد مدیریت انسان‌ها و راهبری جامعه تحت حاکمیت خود است؛ با این حال به دلیل محیط بودن سیستم‌های اجتماعی بر انسان، بر اساس منطق عقلی و هم‌چنین طبقه‌بندی ارائه شده از بولدینگ، انسان با اتکای صرف به عقل محدود خویش، توانایی مدیریت سیستم‌های اجتماعی را نخواهد داشت. در این میان، یکی از جوانب مهم سیستم‌های اجتماعی که در جهت‌دهی آن‌ها و هویت‌بخشی به آن‌ها اهمیت دارد، اهداف و به تبع آن شاخص‌های ارزشیابی عملکرد آن‌ها است. در نوشتار پیش‌رو، پژوهشگران با نظر داشتن این مهم، منابع ارزشمند نهج‌البلاغه و غررالحکم و دررالکم را برگزیده و با بهره‌گیری از روش‌های تحلیل محتوا، شاخص‌های ارزشیابی را استنباط کرده و بر اساس مدلسازی ساختاری- تفسیری ارتباط آن‌ها با یکدیگر را تبیین و سطح‌بندی نموده‌اند. جامعه‌ی آماری این پژوهش 15 نفر از خبرگان آشنا به منابع دینی بوده و نمونه‌گیری به صورت نظری صورت گرفته است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که اهداف سیستم‌های اجتماعی به دو دسته‌ی کلان ایجابی(رجایی) و سلبی(خوفی) قابل تقسیم هستند. هدف ایجابی سیستم اجتماعی، تربیت انسان‌ها و قرب‌الی‌الله و اهداف سلبی، رفع فقر، رفع ظلم، رفع ترس، رفع موانع اختیار، رفع وابستگی، رفع ذلت، رفع جهل، و رفع ویرانی بوده، این دو گونه اهداف، با هم تلفیق شده و ناگسستنی‌اند.


دریافت (دانلود): الگوی ارزشیابی خط‌مشی‌های عمومی در پرتو معرفت علوی



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ مرداد ۹۴ ، ۱۸:۳۴
مهدی عبدالحمید