مدیران عصر ظهور

خط مشی گذاری و مدیریت اسلامی

خط مشی گذاری و مدیریت اسلامی

آخرین مطالب
آخرین نظرات
پیوندها

۴ مطلب با موضوع «آینده پژوهی» ثبت شده است

چکیده

با تغییر رویکرد دولت‌ها از تصدی‌گری به تنظیم‌گری و اِعمال حاکمیت ملی برای تنظیم فعالیت‌ها در عرصه‌های گوناگون، نقش نهادهای تنظیم‌گر بسیار برجسته شده است. گرچه در عرصه‌هایی مانند رسانه به‌ویژه رسانه‌های نوین، دنیا با استفاده از ظرفیت‌های مردمی و بخش خصوصی، از این مرحله نیز گذر کرده و وارد عرصۀ تدبیرگری شده که همان حکمرانی رسانه است، همچنان نقش نهادهای تنظیم‌گر برای اِعمال حاکمیت ملی شایان توجه است. با ظهور پدیدۀ همگرایی و کمرنگ‌شدن مرزهای حوزه‌های رسانه‌ای، مخابراتی و فناوری اطلاعات، رویکردهای گوناگونی برای نهادهای تنظیم‌گر لحاظ شده است. در این مقاله تلاش شده است ضمن مرور ادبیات نظری و الگوهای گوناگون نهاد تنظیم‌گر، با استفاده از روش تصمیم‌گیری پابرجا، برای فضای رسانه‌های صوتی ـ تصویری نوین در کشور الگویی مناسب ارائه شود. داده‌های مورد نیاز برای تحلیل، از طریق هیئتی از خبرگان و نمایندگان رسانه‌های صوتی ـ تصویری ذی‌نفع گردآوری شده است. نتایج تحلیل‌ها نشان می‌دهد که با توجه به آیندۀ رسانه‌های صوتی ـ تصویری در کشورمان، الگوی نهاد تنظیم‌گر همگرا و مستقل از بازیگران موجود، با لحاظ کردن جداسازی خط‌مشی‌گذاری و مقررات‌گذاری از یکدیگر و مشارکت مردم در تنظیم‌گری، الگویی مناسب و پایدار است.

 

واژگان کلیدی: رسانه های صوتی- تصویری، نظریه نهادگرایی، نهاد تنظیم گر، تصمیم گیری پابرجا


دریافت (دانلود): ارائۀ الگویی برای نهاد تنظیم گر رسانه های نوین صوتی تصویری بر پایۀ روش تصمیم گیری پابرجا


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ خرداد ۹۷ ، ۱۴:۵۶
مهدی عبدالحمید

فهم آینده و سخن از چیستی و چگونگی آن همواره مسأله انسانها بوده است، چه در گذشته، چه در حال! البته گویا فراغت از نان، قرابتی با آن اندیشی (دوراندیشی) داشته است...در هر صورت آنچه که پیداست بشر یا از سر کنجکاوی و یا از سر منفعت همواره در جستجوی آینده بوده است. این شعور متعارف، اکنون برای تبدیل شدن به دانشی منسجم در تلاش است که آن را آینده پژوهی نامیده اند. یکی از مباحثی که اکنون در علم اثبات شده است، عدم قابلیت انفکاک ارزش از واقعیت است؛ این مقاله با امعان نظر به این موضوع و نقش بی بدیل ارزش ها در شکل گیری علم و دانش، به تحقیق و تفحص از پیش فرض های دانش آینده پژوهی پرداخته است و به نظر توانسته است، حداقل در بعد گردآوری و بررسی ادبیات موضوع در حوزه پیش فرض های دانش آینده پژوهی گام مهمی بردارد. مطالعه مقاله حاضر را برای کسانی که با عمق بیشتری به آینده و مطالعات آینده می نگرند پیشنهاد می کنم.


چکیده

طی دهه‌های گذشته، شماری از اندیشمندان فعال در آینده‌پژوهی، مجموعه فرض‌ها (پیش‌فرض‌ها) یا اصول موضوعه‌ای را برای این رشته پیشنهاد کرده‌اند که هسته اصلی چارچوب شناختی- هنجاری رشته را تبیین می‌کند. کفایت این مجموعه گزاره‌ها برای شکل‌دهی به چارچوب فکری آینده‌پژوهی، نیازمند مطالعه موشکافانه و تأملاتی راهبردی و انتقادی است. از این‌رو، ارزیابی ساختاری و محتوایی این گزاره‌های راهبردی از منظر برخی فعالان آینده‌پژوهی و مؤلفان این نوشتار، در دستور کار قرار گرفته که نتایج آن نشانگر نقص و کمبود اساسی در این گزاره‌ها است. برای ارتقای پیش‌فرض‌های ارائه شده، دو راه کلی وجود دارد؛ اصلاح مجموعه پیش‌فرض‌های موجود یا تدوین مجموعه‌ای نو. هر دو راهکار، نیازمند توجه راهبردی و دقیق به مفاهیم مطرح‌شده در پیش‌فرض‌های آینده‌پژوهی رایج هستند. از این‌رو، در پژوهش کنونی، فهرستی تجمیع‌شده از مفاهیم مطرح در پیش‌فرض‌های آینده‌پژوهی رایج، ارائه شده است. نگاهی گذرا به مفاهیمِ جزئی‌ترِ مطروحه در آثار مطالعه‌شده، به‌ویژه در دسته مفهومی مرتبط با کنشگران، غلبه انسان‌محوری بر چارچوب فکری آینده‌پژوهی رایج، آشکار می‌شود. در این فضای مفهومی، به‌هیچ‌وجه به اراده خدا و نقش‌آفرینی فرستادگان او در تاریخ بشر و آینده‌اش، اعتنا نشده است. پس می‌توان نتیجه گرفت که بهره‌گیری از مفاهیم مرتبط با اراده خدا در تدوین پیش‌فرض‌ها یا اصول موضوعه‌ آینده‌پژوهی، نوآوری تأثیرگذاری برای اندیشمندان موحد و به‌ویژه مسلمان به شمار می‌آید.


واژگان کلیدی: آینده پژوهی، چارچوب شناختی-هجاری، اصول موضوعه، پیش فرض های کلیدی، انسان محوری


 دریافت (دانلود): تحلیلی انتقادی و راهبردی بر پیش‌فرض‌های مدون دانش آینده‌پژوهی


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ بهمن ۹۶ ، ۲۱:۲۴
مهدی عبدالحمید

در عصر کنونی، بقا به مهم‎ترین دغدغه و هدف سازمان‌ها تبدیل‎شده و آنها را به سیستم‌هایی منفعلی مبدل ساخته است که خود را با محیط تطبیق می‎دهند تا باقی بمانند. در این نوشتار تلاش شده است با گذر از روش صرفاً استقرایی، ضمن تأمل بر مفهوم مرگ سازمان به‎مثابۀ یک فرصت برای مصرف و تخصیص دوراندیشانه­تر منابع، بر پدیدۀ مرگ برنامه‎ریزی‎شده تأکید شود. در این امتداد، از انگارۀ ققنوس برای ادراک رفتارهای سازمان در مواجهه با مرگ و فرسایش استفاده شده است و قابلیت نسبی آن برای توضیح برخی از وجوه رفتاری و ساختاری سازمان، ارزیابی شده است. روش پژوهش حاضر از نوع تحلیل مضمون است و برای بسط واقع‌انگارانۀ موضوع، روش داستان‌پردازی را به‎کار می‎برد. نتیجۀ پژوهش دال بر آن است که برنامه‌ریزی برای مرگ، راهبردی اثربخش و قابل پیشنهاد به جهاد است تا بتواند در شأن نهادی خود، حیات اجتماعی ایرانیان را به وجهی پایدار و با قالبی جدید، تحت تأثیر قرار دهد.




۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ خرداد ۹۴ ، ۱۶:۵۷
مهدی عبدالحمید

در تعاریف فرهنگ، آنچه که مشهود است، تقسیم بندی فرهنگ به دو بخش مادی و معنوی است. فرهنگ مادی، شامل کلیه تولیدات و وسائل فنی و مادی و اختراعات است که به انسانهای موجود به ارث رسیده و فرهنگ معنوی یا غیرمادی شامل مجموعه رسوم، آداب، سنن و کلیه دستاوردهای هنری، اخلاقی، فلسفی و علمی است که عمدتا از طریق زبان و خط و سایر نمادها(سمبلها) فرا گرفته می شود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ آبان ۹۳ ، ۱۷:۵۵
مهدی عبدالحمید