چکیده: توسعه در تمام مراحل تهیه چشمانداز و راهبرد و پیادهسازی نیازمند برنامهریزی و سیاستگذاری و مدیریت است. نشان میدهیم که تقسیمکار و تخصصیشدن علوم در کنار برخی فلسفهها، نفوذ تهدیدآمیز تکنوکراسی در سیاستگذاریها را در بر دارد؛ تکنوکراسی در نهایت باعث میشود توسعه در جهت رفاه عموم مردم شکل نگیرد. به همین دلیل برای توسعه و پیشرفتِ مناسب و بومی نیازمند نهادها و رویکردها و زمینههای فلسفی هستیم که بستر مناسبی برای امکان نقد و اصلاح سیاستگذاریها فراهم کند.
مقاله فوق را نوشتاری قابل تامل و همراستا با دغدغه هایم در خصوص عدم امکان تولید علم حقیقی و تکنولوژی کارآمد در محیط های بوروکراتیک و سلسله مراتبی یافتم؛ البته بوروکراسی در محیطهای علمی، جنسی نرم و در سایه داشته و لذا از پاسخ گویی در این خصوص گریزان است. یکی از ضعفهای کسانی که در این راستا سخن می گویند، عدم ارائه راهکارهای عینی و ملموس جهت برون رفت از این وضعیت است.
مقاله فوق را هر چند نقدهایی از جمله ضعف فوق الذکر بدان وارد است، به کسانی که به دوگانگی و عدم تلازم دانشگاه بوروکراتیک و علم حقیقی و تکنولوژی کارآمد می اندیشند در طریق اندیشه ورزی شان توصیه می کنم.