امام خمینی رحمه الله علیه در همان سال های نخست بعد از پیروزی انقلاب اسلامی با تدبیر و دوراندیشی پایه های برخی از مهمترین نهادهای انقلابی را بنیان نهادند تا نظام جمهوری اسلامی سریعتر در مسیر ساختارمند شدن حرکت کند.
امام خمینی رحمه الله علیه در همان سال های نخست بعد از پیروزی انقلاب اسلامی با تدبیر و دوراندیشی پایه های برخی از مهمترین نهادهای انقلابی را بنیان نهادند تا نظام جمهوری اسلامی سریعتر در مسیر ساختارمند شدن حرکت کند.
به نظر شما چرا در بازی فوتبال، در بسیاری از مواقع به بازیکنی که پاس گل داده است، بیشتر از بازیکنی که گل میزند، امتیاز میدهند؟
در
عالم هستی، برای هر انسانی بر اساس توانمندیها و قابلیتهای وجودیاش،
ماموریت و رسالتی تدوین شده است که بر مبنای آن رسالت و ماموریت، سلسله
وظایفی برای او متصور است. باید توجه داشت که در نظام عالم هستی، هیچ
وظیفهای بر وظیفهی دیگر به خودی خود، ارجحیت ندارد، بلکه تمامی وظایفی که
در راستای قرب الهی و به کمال رساندن مکارم اخلاق جهتدهی شدهاند، از
ارزش درخور برخوردار هستند.
حاکم شدن ساختار سکولاریزهی علوم فنی بر علوم انسانی و تحمیل شاخصههای آن بر این حوزه، چرخهی علمی را در کشور نابود کرده است؛ چرخهی علمی که باید بین تئوری و واقعیت در حرکت باشد. با این ساختار، دانشگاهها به شدت با واقعیت اجتماعی و جامعه فاصله گرفتهاند و در دنیای خود، و در اوج انتزاع در حال حرکت هستند.
رشته مدیریت اقسام و گرایشاتی دارد، گاه سوال می شود که نسبت این گرایشات با یکدیگر به چه صورت است؟
به نظر بنده ایجاد و شکل گیری گرایشات رشته مدیریت، از یک ضعف مدیریت رنج می برد و ایجاد گرایشات اغلب بر اساس نگاه های مقطعی، گذرا و جزئی بوده است که همه اینها موجب سردرگمی مخاطبان این رشته می گردد.
یکی از گرایشاتی که در سالهای گذشته، ار رونق و زرق و برق بالایی در کشور ما و جهان برخوردار شده است، رشته مدیریت اجرایی است؛ ایجاد این رشته به دلیل ضعف فارغ التحصیلان دیگر گرایشات مدیریت در کارهای اجرایی بوده است، موسسان این رشته به زعم خود می خواسته اند که ضعف بعد اجرایی مدیران را با این رشته جبران کنند(همانند ایجاد رشته کارآفرینی برای تزریق کارآفرینی در افراد!). غافل از اینکه ساحت علم و عمل(اجر)ا دو ساحت جدا از یکدیگر است؛ این که می بینیم پزشکی علم به این دارد که دخانیات مضر است ولی در عمل سیگار می کشد؛ یا فردی در رشته مدیریت استاد است ولی از اداره کلاس درس خود عاجز است؛ همگی مؤید جدا بودن دو ساحت علم و عمل از یکدیگر است. راه تقویت عمل و اجرا از گذرگه علم نمی گذرد و روشی دیگر می طلبد.
در این خصوص حضرت آیت الله جوادی آملی(حفظه الله)(درس اخلاق، 91/9/3) مطالبی دارند که می تواند به فهم مطلب کمک کند:
«در
درون ما دو دستگاه کاملاً جداست یکی عقل نظر است که حوزه و دانشگاه با آن
کار میکند و با آن میفهمند چه چیزی حق است و چه چیزی باطل، چه چیزی صدق
است چه چیزی کذب، چه چیزی خیر است چه چیزی شرّ و چه چیزی حسن است و چه چیزی
قبیح، یکی هم عقل عملی است که با آن نیرو آن فهمیدهها پیاده میشود که
این کار مسجد و حسینیه است نه کار حوزه و دانشگاه. آنجا که انسان در پیشگاه
خدای سبحان سر به خاک میمالد و اشک میریزد و از او فیض دریافت میکند آن
محدودهٴ عقل عملی است که "ما عُبد به الرحمن و اکتسب به الجِنان".
همانطوری
ما که چشم و گوش داریم و با چشم و گوش خطر را میبینیم یا میشنویم ولی با
شنیدنِ خطر یا دیدن خطر نجات پیدا نمیکنیم بلکه با دست و پا باید خود را
از خطر برهانیم لذا اگر کسی عقرب و مار را دید ولی دست و پای او فلج یا
بسته بود این حتماً مسموم میشود و نباید به او اعتراض کرد که مگر ندیدی؟
چون چشم که فرار نمیکند بلکه پا فرار میکند که آنهم بسته است. شیطانِ در
درون ما که جنگ متوسط است تمام کوشش او این است که عقل عملی را فلج کند و
دست و پای آن را ببندد و اسیر بگیرد.
بیان
نورانی امیر مؤمنان(سلام الله علیه) که فرمود:«کَم مِن عقلٍ أسیر تحت هوی
أمیر» همان عقل عملی است که شیطان این را می خواهد فلج کند.یک عالِم ممکن
است سخنرانی خوبی بکند یا مقاله خوبی بنویسد یا کتاب خوبی بنویسد و درس
خوبی بگوید ولی در موقع عمل ممکن است پایش بسته باشد و سرّش هم این است که
حوزه و دانشگاه کار علمی انجام میدهند نه کار اخلاقی! اگر ما میبینیم در
برابر فرمان الهی کم میآوریم معلوم میشود پای ما بسته است. اخلاق این است
که انسان مواظب باشد اسیر نشود یا اگر اسیر شد خود را آزاد بکند».
نتیجه این که بر اساس این نظریه، به دلیل دو ساحت جداگانه علم و عمل، فردی که از صعف اراده که مرتبط با ساحت عمل است رنج می برد، در صورتی که در رشته مدیریت تحصیل کند، حداکثر می تواند یک نظریه پرداز خوب در رشته مدیریت و یا مشاوری قابل در زمینه مدیریت شود، ولی اگر بخواهد پا را از این حد فراتر نهاده و برای خود ماموریتی در خصوص اجرا متصور شود، می بایست با تقویت عقل عملی خود قابلیت های خود در ساحت اجرا را تقویت نماید.
حال
ممکن است این سوال پیش بیاید که چگونه است غرب، از مدیریت اجرایی قوی ای
برخوردار است؟ ولی کشور ما که داعیه دار اخلاق و مهد علمای اخلاق است(علم
اخلاق متولی تقویت و تربیت اراده است)، در مدیریت اجرایی ضعف دارد؟!...
سؤالی که به نظر می بایست برای پاسخ بدان، مقدار بیشتری عمیق شد...
از حضرت امام صادق علیه السلام مروی است که فرمودند: «طلبه علم، سه طایفه هستند، پس بشناس ایشان را: صنف اول کسانی هستند که طلب علم میکنند ار برای استخفاف به مردم و استهزای به ایشان، که طریقه جهال است و از برای مراء و جدال با اقران و امثال.
صنف دوم کسانی هستند که آن را طلب می کنند از برای مفاخرت نمودن و خدعه کردن.
صنف سوم کسانی هستند که آن را می طلبند به جهت تحصیل بصیرت در دین و تکمیل عقل و تحصیل یقین.
شاخصهای جامعه قرآنی در گفتگو با حجتالاسلام دکتر دیرباز؛
سازمانها به مثابه یکی از مهمنرین عوامل مؤثر بر تحول جامعه، سالیان درازی است که در جامعه انسانی نقشهای مهمی را برعهده گرفته و بهتدریج آنرا به سوی جامعه سازمانی سوق دادهاند؛ بدین ترتیب سازمانهایی بی روح، که همراه کارکردهای خاص خود، کژکارکردهای بسیاری را به جامعه تحمیل میکنند بر جوامع انسانی حاکم شدهاند. تاکید بر عقلانیت ابزاری و کوتهنگر و مغفول ماندن عقلانیت جوهری در سازمانها، موجب شده است که در عصر کنونی، بقاء به مهمترین دغدغه و هدف این سازمانها تبدیل گردد و آنها را به سیستمهای اجتماعی منفعلی مبدّل سازد که خود را با محیط تطبیق می دهند تا باقی بمانند. در این میان، انگاره سازمان ایثارگر، با بهرهگیری از مبانی اعتقادی متفاوت از سازمانهای روزمرهی کنونی، میتواند در جامعه نقش برجستهای ایفا کرده و جامعه انسانی را در دستیابی به اهداف اصیل خود یاری رساند.
در این مقاله تلاش شده تا ضمن بررسی کژکارکردهای سازمانهای کنونی، با تبیین مفروضات بنیادین سازمانهای متمایل به ایثار، کارکردها و ویژگیهای منحصر به فرد آنها جهت پایدار ساختن اثرات این سازمانها در جامعه تبیین گردد.
ادامه این مقاله را می توانید از آدرس های ذیل دانلود کرده و مطالعه فرمایید:
دریافت (دانلود): لینک دومیکی
از مناقشاتی که جامعهی ما بهخصوص در زمان انتخابات با آن مواجه میشود،
نحوهی انتقاد دولتمردان از عملکرد یکدیگر است که گاه آثار سوئی بر جامعه
میگذارد. دکتر مهدی عبدالحمید در یادداشتی برای برهان، ضمن بررسی این
آثار، به ارائهی راهحل در این زمینه میپردازد.